شورا در قانون
طبق دستور قرآن کریم: «وامرهم شوری بینهم» و «وشاورهم فی الأمر»، شوراها، مجلس شورای اسلامی، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظائر اینها از ارکان تصمیم گیری و اداره امور کشورند.
برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی، اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت می گیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می کنند.
چراغ راه
رهبر معظم انقلاب
«مردم سالاری دینی برخلاف دموکراسی های ریاکار و عوام فریب، نظام خدمت رسانی خالصانه و بی منت است، خدمت از سر ادای وظیفه و همراه با پاک دستی و پاک دامنی!»
(بخشی از پیام مقام معظم رهبری، 5/2/82)
خدای متعال را شکرگزاریم که در انتخابات شوراها یک نهاد دیگر برای خدمت به مردم تأسیس شد و ملت ایران یک گام دیگر به تحقق کامل قانون اساسی مترقی جمهوری اسلامی نزدیک گشت. از صمیم قلب آرزو می کنم کهشوراهای اسلامی شهر و روستا بتواند در سمت اهداف والا و انقلابی بنیان گذار نظام اسلامی تلاش و فعالیت کند و در چارچوب تکالیف قانونی خود به رفع مشکلات مردم بپردازد. بر دولت و مسئولان محترم هم لازم است که از این امکان گران بها برای جلب مشارکت مردم در اموری که به شوراها محول شده است به سود کشور و ملت حداکثر استفاده را بکنند.
(بخشی از پیام مقام معظم رهبری، 8/2/78)
«نظام شورایی که در اسلام بدان اشاره شده است به مراتب از دموکراسی غربی بالاتر و بهتر است؛ چرا که درنظام شورایی مردم با دخالت در سرنوشت خویش، حق نظارت بر مجموعه سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها را دارند و این اصل مسلم اسلامی است که هر شهروندی می تواند به کارگزاران مطالبی را پیشنهاد دهد».
آورده اند که...
حجت الاسلام والمسلمین آقای سید عباس مهری
من در محضر آیت ا...بروجردی بودم که نماینده ای از طرف دولت به حضور ایشان رسید و موافقت ایشان را با موضوعی که دولت در دست اجرا داشت، خواستار شد. آیت ا... بروجردی فرمودند: پاسخ را بعد از مشاوره و تبادل نظر با بعضی از علما به دولت ابلاغ خواهم کرد. من به فکر افتادم که ایشان در این گونه موارد با کدام یک از علمای قم مشورت می کنند. دیری نپایید که دیدم امام خمینی رحمه الله بنا به درخواست مرحوم آقای بروجردی به آن جا آمدند و به اتفاق آن مرحوم به اطاق در بسته ای رفتند و به گفت وگو نشستند و ساعتی بعد مرحوم بروجردی نظر خویش را برای دولت فرستادند.
آورده اند که چون منصور عباسی، مهدی را ولی عهد خود کرد، مهدی به جهت مصلحت خویش مقام عیسی را بالا برد و به تربیت و عنایت خود مخصوص گردانید و عمّ خود عبدالله را در بند کرد و به عیسی گفت باید او را هلاک کنی! عیسی با یونس ابوفَرْوَه مشورت کرد. یونس گفت: زینهار تا تو او را نکشی؛ چه مراد حاکم آن است تا تو را به قصاص او هلاک کند. تو او را پوشیده دار تا هر وقت از تو طلب کند به وی تسلیم کنی.
مهدی از حج بیامد، طایفه ای از بنی عباس را برانگیخت تا عبدالله را شفاعت کردند و برای استخلاص او کلمه ای گفتند. منصور عیسی را خواست و به وی گفت من عبدالله را به حرمت عشایر و اقارب بخشیدم باید که او را آزاد کنی! عیسی گفت: اگر چه عیسی نامم، عیسی مریم نِیَم که مرده به نفس من زنده شود. منصور خود را در خشم ساخت و گفت: من تو را هرگز به کشتن او نفرمودم! و به جماعت گفت: اگر می خواهید از وی عفو کنید و اگر می خواهید قصاص کنید! عیسی گفت: من او را زنده به شما تسلیم می کنم و او در حیات است. و بدین گونه عیسی به یمن اشارت و حسن مشورت ابوفروه از آن نکبت خلاصی یافت تا عالمیان را معلوم شود که در مشاورت با ارباب کیاست فواید بسیار است چنان که گفته اند:
مشورت در کارها با اهل رای | هست مر اخیار را مشکل گشای |
نظرات شما عزیزان: